😡😡
خیلی خیلی عصبی ام خیلی عصبانی امممممممم
امروز گفت بریم بگردیم رفتیم
وسط راه ماشینش داغ کرد
مارو برد خونه مامانم تا ماشینو ببره تعمیرگاه
به پسرم گفت میخوای تو نرو بیا با من بریم( هرگز بچه رو با خودش جایی نمیبره ها)
پسرم گفت نه نه من میرم خونه مامایی
دو ساعت بعد خودشم اومد نشست چای و میوه ...
از وقتی اومد فقط به پسرم میگفت تو فقط واسه خاطر گوشی بابایی میای اینجا همش با اون بازی میکنی( ابله فک میکنه خونوادم تیکه شو متوجه میشن و من متوجه نمیشم ولی نمیدونه این قضیه برعکسه)
تو راه برگشت کلا پسرمو نصیحت میکرد که گوشی بده چشات ضعیف میشه بازی نکن
یه دیقه مونده به خونمون ننه اش زنگ زد آخه این هفته فقط یبار رفته بود خونه ننه اش
سریع گفت خب پسرم مامانت بره درس بخونه ما بریم خونه مامابزرگ با س بازی کن( من گفتم درس ندارم)
پسرم گفت نه من میرم با مامانم کتاب بخونم دوس ندارم بیام
نه بیا بریم زود بیاییم مامانت درس داره😠
پسرم گفت پس تبلتمم ببرم
فرمودند نه اونجا با گوشی س بازی کن( پس دوساعت نصیحت درباره ضرر گوشی چی شد؟؟)
😡😡😡😡😡😡😡😡
عصبانی ام خیلی عصبانی ام خیلی عصبانی ام
چرا سکوت میکنم
چرا وقتی اعتراض میکنم کارا خراب تر میشه
چرا هروقت اعتراض کردم بخاطر اتفاقایی که افتاده به خودم قول دادم دیگه سکوت کنم
چرا این آدم فک میکنه زرنگه
چرا هرچی اون میگه باید بشه
چرا خونوادش به من تهمت میزنن ولی اونا بهترینن ولی خونواده من آدمایی ان که منو تحریک میکنن زندگیم خراب شه
چرا من با وجود اینکه هیچ بی احترامی نمیکنم ولی حتی نوه ۱۲ ساله اونا به بدترین شکل باهام رفتار میکنه و من مجبورم لبخند بزنم ولی این ابله به خیال خودش به خونواده من تیکه میندازه
درست ۴ ساله مسافرت نرفتم چرا پول داریم ولی هیچ تفریحی نداریم؟؟؟؟ مگه خوش گذرونی به پول نیست
دلم سفر میخواد دلم آرامش میخواد دلم خوشبختی میخواد دلم احترام میخواد دلم عشق میخواد دلم یکم چیزای خوب میخواد😞
دلم زندگی میخواد
چرا منو لایق تحمل آدمای حقیر دیدی
چرا انقد تقدیرمو تلخ نوشتی
یعنی وقتی پیر شدم میتونم یکم زندگی کنم؟